سنگ بزرگی که نشانه‌ی نزدن بود ولی آن را زدند!

انسانی هستم که به شدت گناه دارد... صدای گریه ی حضار

سنگ بزرگی که نشانه‌ی نزدن بود ولی آن را زدند!

انسانی هستم که به شدت گناه دارد... صدای گریه ی حضار

مادر

در ادبیات شاعرانه ایران مادر کمترین نقش را داشته یعنی شما پیدا نمی کنید شعری از مولانا و حافظ و سعدی و نظامی ... که در وصف مادر باشد و حتی نقش زن در ادبیات به خاتونی که کدو را ندید و خط چشم و خط لب و دیگر خطوط اندام زن محدود شده نقش زن بیشتر معشوق بر وزن مفعول تعریف شده است و این روند ادامه داشته تا رسیدیم به ایرج میرزا و شعر معروف مادر که در آن هم زن هیولایی نمایش داده شده بی رحم و مادر هم کوچکترین نقشی از ابتدا تا انتهای داستان ندارد  به جز اینکه قلبش شکافته می شود و در آخر یک جمله ای می گوید و می رود. خلاصه اینکه ادبیات ما با آن همه غنا در این یک زمینه به شدت فقر دارد.

نظرات 3 + ارسال نظر
طه چهارشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:44 ب.ظ http://dutymess.ir

معشوق بر وزن مفعول، نکته‎ی خوبی بود.

سایه جمعه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:39 ق.ظ

نکته جالبی بود...!

*** دوشنبه 22 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:50 ق.ظ

شهریار گفته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد