گر طهارت نبود کعبه و بتخانه یکیست یا دعوا دعوا تکون نخور از جات |
امروز یه استتوس توی فیس بوک نوشتم : "طرف هر روز عکس یه دختر جدید رو
با لباس زیر کنار پنجره یا روی تخت و روی مبل و گاها ارمنستان و گرجستان و
دبی و استانبول در پوزیشن های جدید می ذاره تو فیسبوک با عنوان "عکسهای که
میگیرم" که البته جا داره اسم فولدر رو بذاره "دخترهایی که میشناسم" یا
"ک*کلک بازی های من" و اینکه میگن اگه ناراحتی چرا آنفرند نمی کنی باید عرض
کنم که اتفاقا ناراحت نیستم، به هر حال آدم باید چنین آدمهایی هم تو
فرنداش باشن تا معیارهای نوین "ک*کشی" رو بشناسه تا یهو غافلگیر نشه." نمی شد در برابر این همه حرفها چیزی نگفت برای همین من هم جوابی برای ایشون نوشتم و خواستم این جواب رو هم منتشر کنه تا بقیه ببینند که به هر حال این کار رو نکردند و من مجبور شدم جوابی که دادم رو اینجا بنویسم، نه به خاطر اینکه برام مهمه، بلکه به این خاطر که می خوام بمونه و بعدا ببینم که آیا بعدا از این نوشته ناراحت خواهم شد یا نه.
1. چه شد که شما به خودتون گرفتید این مطلب رو؟ من نام از کسی نبردم و اگر شما فکر می کنید منظور من شما بودید به خودتون مربوط میشه
2. اینکه شما این مساله رو به خودتون می گیرید و میاید شاخ و شونه می کشید برای من جای سوال داره. اینکه من رو تهدید می کنید که رو به رو نشویم و چه و چه می خواهید چه کار کنید؟ من را بزنید؟ گردن من باریک تر از مو، متاسفانه آن نژاد آریایی که ازش صحبت می شده با قدهای بلند و هیکل های آنچنانی را کما اینکه در شما نمی بینیم در خودم هم نمی بینم ولی مطمئنم زور شما از من بیشتر است، مطمئن باشید می توانید.
3. به فرض که شما هم یکی ا افرادی باشید که در این "دسته" ای که من تعریف کردم قرار بگیرید، به فرض که چنین هم باشد کسی با لباس زیر باشد مورد توهین قرار گرفته است؟ من کوچک ترین نقشی در لباس کسی نداشته ام جز خودم. این که کسی کسکلک بازی هم در بیاورد مربوط به خودش است و نه پدر و مادر و دیگر عزیزانش.
4. این چیزهایی که در مورد من و آرزوهای احتمالی من گفتی هم دلیلی ندارد برایش توضیح بدهم. هرکس نسبت به شناخت خود از اطراف و اطرافیان در مورد اطراف و اطرافیان قضاوت می کند. شناخت شما از من هم که نمی دانم چقدر است موجب این قضاوت شده و موضوعی اصولا قابل بحث نیست. ولی فحاشی و تحقیر شما در مورد بنده هم زیاد دور از انتظار نیست و شیوه ی رایج در مملکت است و وقتی هرکسی در این مملکت فکر کند در حقش اجحاف شده رگ غیرتش قدری باد می کند که جلوی چشمش را میگیرد و سعی می کند در حد توان در نظر خود طرف را تحقیر کند و این یک مورد فرقی نمی کند طرف لات سر کوچه باشد یا معلم سر کلاس درس یا علی فتح الله زاده و یا هر کس دیگه ای و از شما هم انتظار ندارم در این مورد جور دیگری عمل کنید و شاید من هم در ادامه همین بحثم همین کار را کنم، به هر حال فضایی است که در ان بزرگ شدیم، غیر از این انتظاری داریم؟
5. اینکه شما یک استتوسی با اسم من می زنید و "طرفداران" و "فن" هایتان را به واکنش فرا می خوانید برای من عجیب است. شما که هویتتان را بیرون از اینترنت یافته اید و به قول خودتان شبیه ما که هویتمان "اینترنتی" است چرا زانوی غم بغل می کنید و "ننه من غریبه هستم" بازی در میاورید و نظر جویی می کنید؟ دلتان را که به جماعت احساسی و پر جوش و خروش و همیشه در صحنه ی ایرانی با کامنت های "گریه باید کرد" و "به حال این جماعت باید گریست" و "خاک برسشان کنند" و این ها که خوش نکرده ای؟ بابا شما به قول خودتان گنده تر از این حرف ها هستید، همدردی مجازی می خواهید راه بیاندازید با خودتان یا دنبال جامعه شناسی هستید.باز هم به من ربطی ندارد ، صرفا برای من جالب بود.
6.شاید حق با شما باشد و من روزی از این چیزی که نوشتم پشیمان شوم ولی الان پشیمان نیستم، خیلی راضی هم هستم از این چیزی که نوشتم. تنها چیزی که از آن ناراضی و ناراحت هستم این بود که شما ناراحت شدید. هدف بنده ناراحت کردن شما و خیل "طرفدارن" و "فن" های شما نبود. من نام از کسی هم نبردم و مسوول ناراحتی شما و اینکه این نوشته را به خودتان گرفتید هم من نیستم! عاملش من هستم ولی مسوولش نیستم، به هر حال من به رسم ادب عذرخواهی هم می کنم.
7.
امیدوارم از آنجا که با نام من و نشان دادن استتوس من "عصبانیت" "ناراحتی"
"انزجار" و شاید "تعجب" خود را با بقیه در میان گذاشتید بنا به رعایت ادب و
البته اینکه "طرفدارانتان" یک طرفه به قاضی نروند این کامنت من را هم
بگذارید که البته با توجه به مناسباتی که در جماعت ایرانی سراغ دارم بعید
دارم چنین اتفاقی بیافتد. 1. 2.به نظرم هر وقت برات فحش امثال مهراز با تمجیدای تقی خانوم باز تفاوتی نکرد بدون داری راه درست رو میری.
|